عنوان : مجموعه مقالات تهيه شده  از دومين همايش سينما ومعماري

تهيه كننده و گردآوري شده از : سميرا نمك دوست تهراني ، دانشجوي سال دوم رشته مهندسي معماري - دانشگاه پيام نور (واحد تهران مركز)

سال انتشار : ۲۵-۲۹ (آبان ماه ۸۷)

 View Full Size Image

  فرهنگستان هنر با همکاری مجموعه فرهنگی هنری آسمان ، مرکز هنر پژوهی نقش جهان و خانه سینما در تاریخ 25/8/1387 لغایت 29/8/1387 دومین همایش سینما و معماری را در مجموعه فرهنگی هنری آسمان واقع در تهران –  خیابان شهید فلاحی (زعفرانیه) برگزار کرد.

دبیر اجرایی این همایش آقای سجاد محمد یار زاده و رئیس هیئت علمی آن آقای مهندس سید محمد بهشتی بود.

تقویم اجرایی همایش نیز از این قرار بود :

25 آبان : نمایش فیلم

26و27 آبان : سینمای مستند و معماری

28و29 آبان : همایش سینما و معماری

محورهای این همایش با تاکید بر درون مایه ی زندگی شهری از نگاه سینما و معماری ، به این شرح بود : 

مکان در سینما و معماری

زمان در سینما و معماری

هویت مکان و نقش آن در ساختارهای سینمایی

سینما و معماری ؛ شکل گیری خاطره های جمعی و تاریخی

تشابه سینما و معماری ؛ مفهومی

معماری و سینما ؛ بازتاب تاثیر گزاری یک روحیه و حال و هواهمچنین این همایش به بررسی نسبت و داد و ستد سینما و معماری به صورت ماهوی ، فنی ، ابزاری و یا کاربردی پرداخت.

از دیگر فعالیت هایی که در این همایش انجام گرفت می توان به نمایش فیلم در حوزه ی سینما و معماری ، برگزاری گفت و گو و ... اشاره کرد.

درمراسم افتتاحیه ی همایش که در ساعت 10صبح روز سه شنبه ، 28 آبان برگزار گردید ، ابتدا آقای مهندس سید محمد بهشتی رئیس هیئت علمی همایش ، در محل اصلی مجموعه آسمان فرهنگستان هنر به سخنرانی پرداختند.

آقای دکتر محمد باقر قالیباف ، شهردار تهران نیز در همین روز ، مقاله ی خود را پیرامون «سینما و معماری در تهران امروز» ارائه نمودند.

خانم مهندس تهمینه میلانی به همراه همسرشان آقای مهندس محمد نیک بین در نخستین روز این نشست از «ایجاد فضاهای متنوع سینمایی در یک ساختمان» سخن گفتند.

همچنین آقای دکتر محمد منصور فلامکی درباره ی «یگانگی بینش ها و ابزار ها در معماری و سینما» ، آقای دکتر مهدی حجت درباره ی «زندگی ، معماری و سینما» ، آقای دکتر حسن بلخاری درباره ی «نسبت سینما و معماری از منظر فلسفه هنر» و آقای محمد رضا اصلانی درباره ی «فضای بسته و فضای باز ، سینمای بسته و سینمای باز» به ارائه ی مقالات خود پرداختند.

فهرست مطالب :

 - مقدمه

 - فتح باب : زندگی شهری در سینما و معماری

 - یگانگی بینش ها و ابزارهای معماری سینما

 - نسبت سینما و معماری از منظر فلسفه ی هنر

 - فضای بسته و فضای باز ، سینمای بسته و سینمای باز

 - معماری ، سینما ، دموکراسی

پدیدارشناسی نسبت سینما و معماری با دموکراسی خواهی در فرهنگ ایران

 - کاربرد سینما در آموزش حس مکان و زمان به دانشجویان معماری در مقیاس خرد و کلان

 - مفهوم خانه در سینمای آندری تارکوفسکی

 - ایجاد فضاهای متنوع سینمایی در یک ساختمان

 - بررسی ضرورت ها و پیامدهای بازنمایی شهر و معماری در آثار سینمایی

 - نقش هنر سینما در خدمت شهر مجازی برای کلان شهرهای ایران

 - حرکت و سینمای شهر معاصر

تبیین ماهیت سینمایی معماری شهرهای معاصر

 - معماری در سینمای تخیلی علمی آرمان شهری و ویران شهری

 - فضای شهری در سینمای ایران

 - زندگی شهری در سینمای رخشان بنی اعتماد

 - بازشناسی مفاهیم و عناصر معماری سنتی ایران درفیلم های مستند ایرانی

 - معرفی تعدادی از فیلم های سینمایی مرتبط در دو حوزه ی سینما و معماری (با موضوع زندگی شهری)

 در ادامه به بیان چکیده ای از مقالات ارائه شده در این همایش می پردازیم :

******

  

فتح باب : زندگی شهری در سینما و معماری

 ارائه ی مقاله از : آقای دکتر شهرام جعفری نژاد

 این پژوهش به باز شناسی کلان شهرها در نخستین سال های سینما و کنکاش در نوع و کیفیت بازتاب زندگی شهری در سینما و معماری طی یکصد سال گذشته می پردازد ، اما همچنان هدف پایه ای تر آن کشف رابطه ی ماهوی بین سینما و شهر (زبان و مفهوم) ، بخصوص با در نظر داشتن بنیاد فلسفی تصور و تصویر سازی است.

مطمعئنا یکی از دلایل جذابیت نقش مایه های شهری برای نخستین فیلم سازان ، واقعیت عینی و قابل فهم این فضاها برای ایشان بوده است.نخستین فیلم ها –  همچون نخستین عکس ها –  چیزی بیش از مستند هایی واقعی و زندگی نگارانه نبودند و کوشش چندانی برای بلاغت زیبایی شناختی در آنها دیده نمی شد.این مسیر بسیار بیش از حقه های نمایشی ملی ریس به معرفی و توصیف فضاهای شهری نزدیک بود و کم و بیش تصاویر حاشیه نقشه های جغرافیایی و معماری کهن را به یاد می آورد.اولین عکس هایی که از خروج کارگران از کارخانه یا ورودقطار به ایستگاه گرفته می شد فضای زندگی شهری را وارد سینما کرد.

به این ترتیب سینمای آغازین در وهله ی نخست وظیفه ی ثبت تاریخی تجربیات بصری افراد را به عهده گرفت و «واقعیت» ، مترادف و هم ارزش «حقیقت» دانسته شد (حتی فرانسویان به فیلم های غیر داستانی می گفتند «فیلم حقیقی»).منتقدی در آن سالها به نکته ی جالبی اشاره کرد ؛ این که تمام فیلم ها شلوغی شهرها ، انبوه مردمان و ترافیک خیابان ها را نشان می دهند :« تقریبا تمامی فیلم ها مستند هایی از تردد انبوه مردم از خیابان ها به مکان های عمومی و بر عکس ، خیابان های شلوغ و تردد اتومبیل ها و قطارها هستند.گویی عنصر خیابان در سینما بدل به اسطوره ای جذاب و بی پایان شده است!»

بنابراین جای شگفتی نیست اگر بسیاری از نخستین فیلم ها را درباره ی رابطه ی بین واقعیت و بازسازی تصویری آن بدانیم.نخستین فیلم سازان بین ساخت و شیوه ی بیانی معماری و سینما به لحاظ اتکا به زمان و مکان شباهت های بسیاری یافتند و سینما تا مدت ها اساسا فصل هایی متداوم از فضاهای شهری مستقر در زمان دانسته می شد به عبارت دیگر ، سینما از این دیدگاه شاهد صامت واقعیت تلقی می شد ، نه کاری هنری و این سبکی بود که برادران لومیر ، اسکلادانوفسکی ، ادیسن ، فریزگرین و نوتاری پی افکندند.در سینمای جهان فیلم های بسیار زیادی وجود دارد که به دلیل نمایش فضاهای شهری موجود در آن (مانند شهرهای بزرگ و کوچک ، کوچه ها ، بیابان ها ، جنگل ها و ...) به شهرت رسیده اند.

پس از این آغاز مستند وار ، مرحله ی بعدی ارتباط  شهر و سینما در گزارش های خبری –  روایی شکل گرفت که فیلم سازان فرانسوی و اسکاندیناویایی ، همچون ویکتوریا شوستروم و اروبان گد در این زمینه خبره بودند ، آثار طبیعت گرایانه و جذابی همچون فانتوماس (1913) ، ساخته ی لویی فویاد و جنی فقیر (1913) ساخته اوربان گد بر خلاف تصویر سازی های بی روح استودیویی ، تلفیقی شاعرانه از مستند گرایی و روایت داستانی عرضه می کردند.فیلم ساز دانمارکی –  آلمانی ، اوربان گد در جنی فقیراز خیابان های شلوغ برلین برای القای زندگی صنعتی و بی روح جاری در آن استفاده ای بدیع می کند ، بخصوص در صحنه ای که از اتوبوس رو باز تردد انبوه اتومبیل ها و قطارها در بلوار فردریش تراسه (از نخستین نمونه های سینما حقیقت) را می بینیم.

 


نسبت سینما و معماری از منظر فلسفه ی هنر

ارائه ي مقاله از : آقاي دكتر حسن بلخاري

 سینما یک تصویر است.یک تصویر متحرک (نسبت بین Move   (حرکت) با Movie  (فیلم) رادر نظر بگیرید) و معماری نیز یک نما است اما ساکن.پویایی و حرکت جنس ذاتی سینما است و ایستایی و سکون ، جنس ذاتی معماری در فلسفه ، که بر بنیاد فن بنا گردیده جمع این سکون و حرکت غیر ممکن است ، اما در فلسفه ی هنر (که دو ساحت را شامل می شود هم معماری را که خود یک هنر است و هم سینما که به تعبیری جامع هنرهاست) حرکت ، نقطه ی مشترک هر دو می شود ، با این تفاوت که حرکت در معماری (که نوعی بنای نمادین محسوب می شود) در کارکرد فرم ، به ناظر منتقل می شود.(و در معماری مقدس به زائر) برخلاف سینما که خود فی نفسه حرکت است.

به عبارتی فرم در معماری برانگیزنده ی نوعی سیر یا کنش است (درونی و برونی ، اعم از جهت بخشیدن به مناسکی که مبتنی بر حرکت است یا درونی که به ویژه در معماری مقدس نوعی سیر انفسی محسوب می شود.از شباهت های موجود در سینما و معماری می توان به این نکته اشاره کرد که : نگاه معماری به زندگی انسان می باشد ، همانطور که نگاه سینما نیز به زندگی است.از جمله تفاوت های موجود در این دو حوزه می توان به این نکته اشاره کرد که : معماری برای خلق زندگی مکان را اصل قرار می دهد و زمان را از کنار آن عبور می دهد در صورتیکه سینما زمان را اصل قرار می دهد و مکان را از کنار آن عبور می دهد. 

  


فضای بسته و فضای باز ، سینمای بسته و سینمای باز

ارائه ی مقاله از : آقای محمدرضا اصلانی

 فضاهای باز شهری در شهرهای امروز ، خانه های عمومی ، میدان های عمومی ، پیاده رو های عمومی ، بالکن ها و ... می باشد.

فضاهای عمومی تک بعدی ، میدان ها ، پیاده رو ها ، شهرداری ها ، ترافیک و رفت و آمد

فضای کارکردی شهری در ایران امروز ، تصویر به مثابه فضا

فضای بسته ی سینماتیک

فضا به مثابه پس زمینه ، نه ساز و کار ارتباط

فضای درون کادری ، فضای تک دلالتی ، فضای باز سینماتیک

فضا به مثابه دلالت های ضمنی ، ارجاعی ، ارتباطی

فضا به مثابه ساز و کار ارتباط و جغرافیا و کاراکتر

مغازه ها و تاکسی ها از نمونه های فضاهای عمومی هستند که امکان ملاقات و تعامل میان مردم یک شهر را فراهم می سازد.

به فضاهایی که مکالمه گر و دوسویه هستند فضاهای باز گفته می شود.

در گذشته مساجد جزء فضاهای باز به حساب می آمدند که در حضور جمع به بررسی مصالح عمومی می پرداختند.در مساجد قدیم(مانند مسجد جامع اصفهان) دیواری وجود نداشت و فضاها با دیوار تقسیم نمی شدند بلکه به هم تبدیل می شدند.

 


معماری ، سینما ، دموکراسی

پدیدارشناسی نسبت سینما و معماری با دموکراسی خواهی در فرهنگ ایران

ارائه مقاله از : محسن اکبرزاده

 فضا و حرکت که جانمایه اشتراک سینما و معماری اند و امکان مشابه نظم دهی به زمان را محیا می کنند بستگی مستقیم به ایستایی و پویایی دارند ، که این دو مشخصه نیز کیفیت انفعال و یا فعالیت مخاطب را منجر می شوند.در حقیقت سرشت عمومی فرهنگ ایرانی است که موضع گیری در برابر سینما و معماری را تبیین می کند.

نگاه به معماری سنتی ایرانی و جباریت آن در ساماندهی متمرکز فضا و القاء سکون و ایستایی در مخاطب ما را به معماری امروز و نسبت شناسی آن وادار می کند.در قیاس معماری و سینما در می یابیم که مفهوم حرکت که منجر به درک فضا می شود در سینما برنامه ریزی شده و جبرخو و در معماری آزاد و مختار است.پی گیری مفهوم سیرکولاسیون در معماری که نوعی جبر حرکتی است و امکان تاویل در مواجهه با سینما که عنصری آزاد و دموکراتیک است ، می تواند به بسط محیطی ما از این چالش اثر بگذارد.

لذا بهترین مسیر آن است که در سیری تاریخی مفهوم جباریت و دموکراسی در تعامل با معماری و سپس سینما در دوران معاصر ، بررسی شود.به نهایت رساندن این مسیر ما را به مقصدی می رساند که روشنگر وضعیت امروز ماست.در این سیر است که مفاهیم دموکراسی حداقلی و حداکثری در ایران ، معماری سنتی و چالش معماری مدرن و ساماندهی فضای مسکونی در ایران که به آسیب شناسی معماری امروز منجر می شود ، ممکن می شود.

سینما به واسطه ی جبر رفتاری ، با آنکه عنصری تازه به دوران رسیده می نماید ، اما توانسته ذهن ایرانی را معطوف و بهره مند گرداند.حال آنکه معماری امروز ایران به واسطه ی از بین رفتن ساختار متمرکزش به دلایل اقتصادی ، زیبایی شناسی و شهرسازی نتوانسته هارمونی متکثر و دموکراتی را در ساماندهی فضا ایجاد کند.بنابراین معماری به تامین حداقل های عملکردی پرداخته و ارتباطش با ذهن ایرانی حداقلی شده است.

 


  کاربرد سینما در آموزش حس مکان و زمان به دانشجویان معماری در مقیاس خرد و کلان

ارائه مقاله از : فاطمه مهدی زاده سراج

عباس تركاشوند

عليرضا فارسي

 تعامل میان هنرها امری متداول در عرصه ی تولیدات هنری است.بالاخص سینما و معماری دارای پیوندی غنی و تنگاتنگ می باشند.هیچ صحنه پردازی نمی تواند فارغ از فضاسازی های معماری و تاثیرات کالبدی و فضایی و روانی آن باشد.در این میان معمارانی هستند که در گستره ی سینما ، دست به تجربه اندوزی زده و آثار ارزشمندی خلق کرده اند.یکی از دستاوردهایی که از تعامل میان هنرها ، به ویژه معماری و سینما می تواند برای معماران حاصل شود ؛ درک و دریافت حس زمان و مکان در آثار سینمایی ، برای پیشبرد توام با خلق فضا یا حجم سازی در معماری است.یکی از مشکلاتی که بسیاری از دانشجویان معماری با آن روبرو هستند ، نبود یا کمبود دریافت های متعدد و متنوع از حس مکان یا زمان است که باعث نقصان در طراحی فضا و احجام باهویت ، معنا دار و در یک کلام خاطره انگیز شده است.

بدین منظور ، می توان به دنیای سینما ، به عنوان یک ابزار آموزشی برای دانشجویان معماری ، توسل جست تا به انف صحیح هنری از حس مکان و زمان ، به آنها آموزش داده شود.


 مفهوم خانه در سینمای آندری تارکوفسکی

 ارائه مقاله از : پارسا بهشتی شیرازی

  

در دوران مدرن خانه به مثابه ی یک مفهوم عمدتا مورد غفلت معماران قرار گرفته است.سالهاست که معماران غافل از با همی معماری و زندگی اند و بیشتر به مسکن پرداخته اند تا خانه.آنچه آنها می سازند یا از آنها خواسته می شود وجوه فیزیکی و کالبدی اقامت است.اما خانه مفهومی بس فراتر از این دارد که شامل همه ی وجوه سکنی گزیدن انسان است.

آنچه معماران از بیان و بازنمایی آن وامانده اند و یا شاید بدان توجهی ندارند امکان بازنمایی از طریق شیوه ها و بیان امروزی معماری را ندارد.اما به نظر می رسد چنین وجوهی را بتوان از طریق سایر هنرها چون شعر ، نقاشی ، سینما و ... بیان کرد.

سینما بخصوص به دلایل عدیده ای توانایی بیان وجوهی از خانه که معماران از آن غافلند را داراست.به بیان دیگر هیچ رسانه ای چون سینما قابلیت بازنمایی درهم تنیدگی و باهمی معماری و زندگی را ندارد.

آندری تارکوفسکی از جمله سینماگران برجسته ای است که با بیانی شاعرانه –  تصویری به این مفهوم در آثار خود پرداخته است.مفهوم خانه در آثار وی نقش کلیدی دارد و از منظر خود و در بستر فرهنگ ملت روس این مفهوم و وجوه گوناگون آن را در مقیاس های گوناگون بازنمایی می کند.

 


 

ایجاد فضاهای متنوع سینمایی در یک ساختمان

 ارائه مقاله از : خانم مهندس تهمینه میلانی

  آقای مهندس محمد نیک بین

 در ابتدای سخنرانی مقدمه ی کوتاهی در مورد موضوع پروژه داده شد که به طور خلاصه بر این محورها استوار بود.

 

الف –  کمبود استودیوهای مجهز فیلم سازی در ایران که قابلیت ایجاد فضاهای سینمایی در آن ها ممکن باشد.

ب –  استفاده از ساختمان های قدیمی (کلنگی) که تخریب خواهند شد به صورت دکور و استفاده از فضاهای اضافه جهت استقرار گروه ، اتاق گریم ، اتاق تمرین ، اتاق لباس و ...  جهت ایجاد فضاهای مورد نیاز یک فیلم سینمایی و بالا رفتن سرعت کار.

پ –  استفاده چند باره از یک فضا با استفاده از دکورهای متنوع.

ت –  صرفه جویی در هزینه های جابجایی گروه در این روش.

ث –  کیفیت و کمیت این روش کار.

ج –  روشن شدن موضوع.

 

در ادامه جهت روشن شدن موضوع ، فیلم 13 دقیقه ای در مورد ساخت دکور های فیلم آتش بس و سوپراستار پخش شد.


 

بررسی ضرورت ها و پیامدهای بازنمایی شهر و معماری در آثار سینمایی

 ارائه ی مقاله از : آزاده شاهچراغی

   علیرضا بندرآباد

 

رسانه قدرتمند سینما ، همانند چشم سومی برای شهروندان ، کالبد شهر و محیط زندگی را برای ایشان بازنمایی می کند.این بازنمایی آگاهانه و منتخب از نگاه فیلمساز ، یک تصویر عینی –  ذهنی از زندگی و سیمای شهر را از خود به جای می گذارد و در شکل دهی نگاه شهروندان به شهر و معماری و نیز میزان توجه ایشان به محیط کالبدی زندگی ، موثر است.بررسی چگونگی بازنمایی شهر و معماری در آثار سینمایی می تواند ما را به دریافت عمیق تر از تاثیر متقابل این دو بر یکدیگر برساند که بازشناسی ، ضرورت ها ، پیامد ها ، تاثیر و تاثر کالبد شهر و فرهنگ زندگی شهری از جمله آنند.


 نقش هنر سینما در خدمت شهر مجازی برای کلان شهرهای ایران

 ارائه مقاله از : وحیده باقری

   الناز ابی زاده

  با ظهور صنعت همزمان با ارتباطات ، کامپیوتر و به دنبال آن ارتباطات شبکه ای در قالب اینترنت فضای جدیدی برای شهر بوجود آمد که از آن تعبیر به " شهر مجازی " می شود.ظهور شهر مجازی در درجه اول موجب کاهش " حرکت جمعی " در شهر واقعی و در درجه بعدی " فضاهای همزمان " را بدون فرسایش و اصطحکاک با یک هندسه موازی امکان پذیر می سازد.در واقع دو فضایی شدن شهر در فضای واقعی و فضای مجازی ، نوعی " مدیریت کنترل حرکت جمعیت شهری " محسوب می شود که تلاش می کند با عقلانی کردن روند حرکت ، جمعیت شهر آرامتر ، کم هزینه تر و برخوردار از امنیت شهری و روانی شهروندان باشد.این فضای جدید از یک طرف محصول توسعه ی سخت افزار و نرم افزارهایی است که خلق " واقعیت مجازی " را امکان پذیر می سازد و نظام جدید " شهر سازی واقعی –  مجازی " را محقق می نماید.

سینما به دلیل بی حد و مرز بودی تخیل و خلاقیت در آن می تواند ابزاری مهم برای نوآوری و شکوفایی معماری باشد ، سینما می تواند به نقد معماری و محیط مصنوع بپردازد که در این میان سینمای مستند ، اولین جهان مجازی از شهر مدرن را با تصویر متحرک محقق می کند.فرایندی که به فضای مجازی شهر در انقلاب دیجیتالی ، اینترنت و ... دست یافته است زندگی شهری مدرن را در قالبی جدید تصور ، تجربه و تصویر می کند.

از نتایج فرهنگی همکاری بین معماران و فیلم سازان می توان اشاره ای به تاثیر سینما در باز زنده سازی شهرهای آمریکا در پروژه های شهری داشت به طوریکه شهر هویتی مناسب برای تلاقی حوزه های معماری و سینما یافته است.از این دیدگاه ، معماری و سینما پیوستگی بیشتری می یابند.سینما ، معماری و شهرسازی را به حرکت و زندگی وامی دارد و معماری با تمرکز بر عناصر خود ، سینما را صاحب هویت می کند.

 


 

حرکت و سینمای شهر معاصر

تبیین ماهیت سینمایی معماری شهرهای معاصر

 ارائه مقاله از : مورا ادب

 

از اواخر دهه هفتاد میلادی در پی پژوهش در زمینه مبانی نظری معماری ، همواره معماری به دنبال برقراری پیوندهایی با سایر رشته های هنری بوده است تا بتواند از مطالعات نظری و تئوری های سایر رشته های هنری در تحقیقات نظری معماری استفاده کند.در این بین سینما در میان سایر هنرها نه به عنوان هنری صرف بلکه به دلیل ساختار فضایی و زمانی خود همواره ارتباط تنگاتنگی با معماری داشته است.به ویژه که پس از مدرنیته مطالعات ریخت شناسی شهرها از منظر حرکت بیش از پیش سبب رقم خوردن ارتباط جدایی ناپذیر میان معماری و سینما گشته است.بسیاری از این مطالعات نشان می دهند که امروزه تجربه شهرها اساسا یک تجربه بصری بر پایه دید متحرک است و حرکت در معماری و طراحی شهرهای معاصر همانند سینما به عنوان ابزاری بیانی در عرصه زمان و فضا مطرح گشته است که این امر خود سبب پر رنگ شدن هرچه بیشتر ماهیت سینمایی سیما و منظر شهرهای امروزی و ارتباط معماری شهرهای امروزی با هنر سینما و ابزارهای آن گشته است.

با مطالعه ریخت شناسی شهرهای معاصر از منظر حرکت و شناخت ابزارهای مشترک آن میان معماری و سینما در عرصه ساختار فضایی و زمانی بر ماهیت سینمایی شهرهای معاصر تاکید نموده و با درک واقعیت های اجتماعی –  فرهنگی و شناخت مکانیسم های پیدا و پنهان شهر ، مقدمه اقداماتی موثر در زمینه ارتقای کیفیت فضایی –  کالبدی سیمای شهرها را سبب می گردد ، زیرا با درک صحیحی از وضع موجود و نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهدیدهای آن می توان چشم اندازی کارآمد و تاثیرگذار در زمینه بهسازی و خلق سیمای شهرها تدوین کرد.

  


معماری در سینمای تخیلی علمی آرمان شهری و ویران شهری

 ارائه مقاله از : حامد مظاهریان

 محمد باقر قهرمانی

 طراحی صحنه ها از زمان ساخت اولین فیلم بلند تخیلی علمی نقش بسزایی در به تصویر کشیدن و ایجاد ارتباط دراماتیک فضای شهری معماری و فضای داخلی فیلم داشته است.عمدتا می توان شیوه نگاه به تحولات آینده را در فیلم های تخیلی علمی به دو گونه تقسیم کرد : نگاه آرمان شهری یا نگاه ویران شهری.طراحان صحنه براساس بن اندیشه داستان فیلم و با هدایت کارگردانان ، شهرهای آینده را خلق کرده اند.این هنرمندان برای خلق فضای شهرهای آینده از عناصر موجود در معماری معاصر استفاده کرده اند.آنان در نگاه ویران شهری طراحی خود را مبتنی بر تناقضات و روند نامتعادل موجود در زندگی شهری بنا نهاده اند و شرایط غیر انسانی بعضی از تصمیمات بشری را مجسم کرده اند.از نمونه این فیلم ها می توان به متروپلیس به کارگردانی فریتزلنگ و بلید رانر به کارگردانی ریدلی اسکات اشاره کرد.همچنین در جهت نگاه آرمان شهری ، طراحان امکانات فنی ایده آل را مد نظر قرار داده اند و نوع مواد مورد استفاده و خلق فاصله و فضای معماری آنان گویای تصور ایشان از شرایط آرمانی برای محیط زندگی انسانی است.با توجه به ذات دراماتیک و لزوم خلق کشمکش و ایجاد بحران طبیعی است که در فیلم های سینمایی با نگاه آرمان شهری نیز احتمال ایجاد تنش بوجود آمده است ، بنابراین تمامی شرایط ایده آل نیست.با عنایت به این مسئله می توان فیلم های تماس و مجموعه جنگ ستارگان را از نمونه فیلم هایی برشمرد که نگاه آرمان شهری در آنها وجود دارد.شاید به استثنای طراحی های ابدایی و همچنین تجربی دانشگاهی ، فیلم مهمترین مهمل شکل گیری تخیلات نوین در زمینه معماری و امکانات آینده بشری قلمداد شود و بتواند راه گشای ایجاد زمینه های لازم برای تحول معماری باشد.تعدادی از منتقدان سینمایی تفسیر کرده اند که فیلم های تخیلی علمی بازتاب دراماتیک شرایط زمان خود هستند.

 


فضای شهری در سینمای ایران

 ارائه مقاله از : محمد مهذب طلاب

سونا جداری فتحی

 فضاهای شهری بستر تعاملات اجتماعی مردم هستند و حضور مستمر ساکنان شهر در این گونه فضاها از اساسی ترین نیازهای زندگی شهروندی می باشد.از سوی دیگر سینما به عنوان هنر مختص به دوره مدرن و زندگی در شهرهای چند میلیون نفری ، در این روزگار بیشترین مخاطب را به خود اختصاص داده است.بر این اساس توجه سینما به فضاهای شهری و حضور پررنگ این فضاها در فیلم های سینمایی می تواند نشانه ای از حیات و پویایی آنها در جامعه باشد و در برابر آن ، حضور ضعیف آنها در فیلم ها نیز نشان دهنده ی فراموشی و حتی انفعال و رکودشان در سطح شهرها است.با توجه به این موضوع بررسی فضاهای شهری در آثار سینمای ایران می تواند تصویری هرچند ناقص ، اما در خور توجه از وضعیت این فضاها در جامعه ی ایرانی فراهم آورد.نتایج بدست آمده از بررسی هایی در آثار سینمایی نشان می دهد که همواره سیر مشخصی از وضعیت حضور این فضاها در عرصه سینما و تفاوت های بارزی در رویکرد سینما بدین فضاها در گذر زمان وجود داشته است.

 


 زندگی شهری در سینمای رخشان بنی اعتماد

 ارائه مقاله از : نسیم نجفی

 فیلم های رخشان بنی اعتماد با مقوله ی شهر و زندگی شهری گره خورده است ؛ شخصیت ها و قصه های او در این مناسبات شهری دچار عوارض این نوع زندگی می شوند و در نهایت ، شخصیت های او همواره همچون نقطه هایی گم شده در بستر غول آسای شهر ، ناتوان از مقابله با مشکلات تحمیلی زندگی شهری ما را به فکر فرو برده و ناکام پایان فیلم را رقم می زنند.

لوکیشن اصلی کارهای او جایی نیست جز جای جای همین شهری که در آن زندگی می کنیم و هر روز نه تنها آن را می بینیم ، که با آن تعامل داریم و در معماری فیلم های رخشان بنی اعتماد ، شهر تهران عنصر اصلی است.

 


بازشناسی مفاهیم و عناصر معماری سنتی ایران درفیلم های مستند ایرانی

 ارائه مقاله از : مجتبی رفیعیان

الهام طهماسبی  

 آفریده های معماری سنتی ایران در پیوند با نظام فرهنگی – ارزشی حاکم از یک سو و نظام اثرگذار طبیعت از سویی دیگر به بروز پدیده های کالبدی منحصربه فردی منجر شده است که در عین برخورداری از عناصر موزون و متعادل فرمی و محتوایی ریشه در عمق سنت ایرانی نیز دارد.در این بیان معماری سنتی ایرانی را می توان آمیزه ای از نشانه ها ، نمادها و عناصر بصری دانست که در عین ترکیب با سایر عناصر محیط زندگی بار مفهومی خاص خود را نیز دارا می باشد.انعکاس آفریده های معماری سنتی ایرانی را نه تنها در قالب حجم ها و فرم های عملکردی و زیبایی شناختی نمادهای ساختمانی (سکونتی و غیر سکونتی) می توان مشاهده کرد بلکه ردپای مفهومی آن را نیز می توان در سایر ارزش های فرهنگی و هنرهای اجتماعی نیز دنبال نمود.هنر فیلم سازی از جمله قلمروهای متاثر از فضاسازی ها و انگاره های معماری سنتی ایرانی است.بیان بسیاری از مضامین هنری ، رفتارهای فرهنگی ، باورها و ایستارهای اجتماعی در هنر نمایش از طریق فضای کالبدی و حجم های معماری صورت می گیرد و ارزش بصری قابل درکی پیدا می کند.در این میان فیلم های مستند به دلیل ماهیت خالصانه تر اثر ارزش پذیری بیشتری را نسبت به هنر معماری سنتی ایرانی نشان داده و می توانند به عنوان رسانه ای فراگیر و اثرگذار بازتاب تصویری روشنی از عناصر معماری سنتی ایران را دستمایه ی اندیشه های هنری خود نمایند.فیلم مستند با تکیه بر مطالعات و پیشینه تحقیقی قوی در این زمینه می تواند عناصر زیبایی شناسانه و مفهومی معماری سنتی ایران ، مثل نور ، وحدت ، نظم تضاد و تباین ، قرینه سازی و نمادهای به کار رفته را به تصویر بکشد.